ریز نوشت

مطالب کوتاه از مرتضی نظری

میبخشی یا نه

خب جایی براب گفتن این حرف ها نداشتم.. بهترین جا فکر کنم اینجا باشه که کسی نبینه... حالا شاید فقط جای خوبی باشه و بهترین نباشه...

یه حسی بهم میگه که تورو ببخشم، اخه چجوری؟ میگه همون‌جوری که انتظار داری خدا ببخشه تورو، ولی من که خدا نیستم، من یه ادمم، چرا باید کسیو که اینگونه خیانت کرد رو ببخشم؟

اگر نبخشی خیری بهت میرسه؟ خب دوست دارم متلاشی شدن زندگیشو بببنم... بیا الان فرض کن که نابود شد بخاطر آهی که کشیدی... پشیمونی رو هم تو چشماش دیدی، حالا چی؟ نمیدونم... توکه کینه ای نیستی و نبودی... میدونی رفتنش چقدر روم فشار ایجاد کرد؟ میدونی چقدر گناه کردم با رفتنش؟اره میدونم...

امیدوارم عاقبتش بخیر باشه و همنشین مومنات

حالا هرچی که این بین براش اتفاق افتاد یا نیفتاد پای خودش...

میبخشم، ولی فراموش نمیکنم که چه بلایی سر من آورد..‌

موافقین ۰ مخالفین ۰

دلم شدیدا گرفته

خواستم توی وبلاگ اصلی بنویسم، منتهی هم دلم برای اینجا تنگ شده بود
هم دل خودم گرفته بود... بهتر دیدم که دل و دماغ کاربرارو هم خراب نکنم...
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

حذف کامل نُون و قلم

به طور کامل وبلاگ نُون و قلم حذف شده... شاید این بلا سر این وبلاگ و همه وبلاگ های دیگر من هم بیاد...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کافر میبودم اگر میمردم..

فکرش دردناکه که اگه امروز میمردم به مرگ کفر میمردم.. یه آن یه عمر رو بر باد میده...
الهم الحفظ ایمننا والغفر ذنوبنا انک انت التواب
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

همه دنیا یه طرف

خب خداروشکر تا اینجا تونستم دل چند نفری رو شاد کنم... اما چه فایده؟ چه فایده که وقتی من همه دنیا رو بدم همه عالم رو هم خوشحال کنم، ذره ای از بزرگی گناه من کم نمیشه... البته اگر لطف و رحمت خدا نباشه... خدایا دلم فقط به امید کمک تو زندست...
استغفرالله الربی اتوب الیه
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تعجب نکن اگر پیش چشمت مرده ای زنده شد!

امام صادق(ع) میفرمایند:
هر کس را علّتی عارض شد، در همان وقت هفت سوره حمد را بخواند؛ اگر علتش برطرف شد، اکتفا نماید، وگرنه، هفتاد مرتببه بخواند؛ و من عافیت اورا ضامنم .1
همچنین همان حضرت(ع) فرمودند:
اگر سوره‌ی حمد را هفتاد مرتبه بر میتی بخوانند، و روح به او برگردد، عجب نخواهد بود!.2

مطلب مرتبط:
برف + سیب‌زمینی + کاهو = ایمان | نُون و قلم

1: عین الحیات صفحه 493 | علامه محمد باقر مجلسی
1: عین الحیات صفحه 494 | علامه محمد باقر مجلسی
موافقین ۰ مخالفین ۰

خدایا بگم غلط کردم خوبه؟

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

باید مواظب بود...

باید مواظب باشم.. مواظب اگر نباشم شیطان هی توی قلمروم پیشروی میکنه... و اخرش هم تمام قلمروم رو ازم میگیره و من میشم یه اواره بیچاره که از خداشم جا موند...
موافقین ۰ مخالفین ۰

خداجون چخبر؟

سلام خدا جون
خوبی؟خوشی؟چخبر؟ چه خبری میتونی داشته باشی؟ میخوای بگی که مخلوقاتت مثل من{شخص من} یک ادم عوضی شدند؟ میخوای بگی ادما یا از گناهاشون توبه نمیکنند یا اونایی هم که توبه میکنند مثل من عوضی بازی در میارن؟ توبه رو شب میکنند و روزش میشکنند؟ میخوای بگی ادما گرگ شدن و همه دارن همدیگرو میخورن... یا مثل من دارن خودشونو نابود میکنند؟
اره هستند کسانی که هر روز بر ادمیتشون اضافه میشه... هستند کسانی که تورو هم خوشحال میکنند... اما خیلی انگشت شمار هستند.. خیلی خیلی خیلی انگشت شمار هستند... میشه اصلا اونارو ندید گرفت نسبت به همه ی ادما...
شکرت خدا شکرت خدا...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

من مسلمان نیستم

ایها الناس من "مرتضی نظری" اعتراف دارم که مسلمان نیستم... من مخصوصا شیعه هم نیستم... اصلا انسان هم نیستم... من هیچی نیستم... به اندازه تفی ارزش ندارم، باور کنید ندارم...

وقتی انسان هایی که اتفاقا مسلمان هم هستند و اینگونه در خاک و خون غوطه‌ور هستند ولی من اینگونه بیخیال دار زندگی میکنم، یه جوری که انگار نه انگار... پس کسی میتونه بگه من ارزشی دارم؟ یه جوری با دوستان هستم میخندم که انگار نه انگار هیچ اتفاقی در جهان اسلام نه در جهان انسان رخ میده...

خدایا چرا من اینقدر دلسنگ هستم؟
خدایا اسم خودمو گذاشتم شیعه علی، ولی در صورتی که همون علی بود که وقتی در دور ترین نقاط جامعه اسلامی خلخال های یک پیرزن یهودی رو دزدیدند، فرمود : اگر هر مسلمانی از شنیدن این خبر دق کنه و بمیره این مرگ بر او جایز هست...  حالا بچه های مسلمان هارو دارن تیکه تیکه تیکه میکنند من عین خیالم نیست... وای بر من و امثال من خدایا وای بر من و امثال من ...




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ناموس

هر که باشد نظرش در پی ناموس کسان / پی ناموس وی افتد نظر بولهوسان

موافقین ۰ مخالفین ۰

من و وبلاگ !

راستش خدایا چه سری هست که من و وبلاگ هام باید همیشه در تضاد هم باشیم؟ یعنی هر وقت اومدم وبلاگم رو دوباره فعال کنم یه مشکلی پیش اومد... یه بار اینترنت قطع میشه، یه بار کامپیوتر کلا میسوزه، یه بار هم که الان باشه مانیتورم کلا سوخت... چرا؟ خدایا چرا؟ دوست نداری من وبلاگ بنویسم؟
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

امشب چقدر زیباست

چقدر امشب زیباست، بسیار بسیار بسیار منتظر امشب بودم، منتهی امیدوارم که بتونم ازش استفاده کنم... من شب قدر رو خیلی دوست دارم. خیلی خیلی خیلی خیلی دوست دارم...
خداجون کمکم کن که بتونم بهترین استفاده رو از این شب گرانبها بکنم
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خدایا تورو میخوام

خدایا
ای خدای خوبم، سلام ؛
خداجون دلم تورو میخواد، خداجون دلم آشفته بازاره... خداجون آرومم کن؛ که تنها یاد تو آرامش دهنده قلوب هست..
دوست دارم دوست دارم
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سرباز آقا

خدایا ، ای خدای خوب مهربون من
به آقای خوبم خیلی علاقه دارم ، دوست دارم سربازش باشم، هرچند کار زیادی از من بر نمیاد ، ولی همین قدری هم که بلدم رو میخوام باری آقای خوبم خرج کنم خودم رو.. من که استعداد خاصی ندارم... تنها کاری که فعلا از دستم بر میاد اینه که وبلاگ نویسی کنم، وبلاگ نُون و قلم رو هم راه انداختم کمکم کن که بتونم توی این وبلاگ مفید واقع بشم... کمکم کن که حضورم توش دائمی باشه نه موقتی.. به قول جابر که این بیماری در من هست که هر از چند گاهی وبلاگم رو فعال کنم و دیگه نیام روش.. ولی خدایا میخوام به کمک تو ایندفعه از پس این بیماری بر آم ...
وعجل فرجهم
موافقین ۰ مخالفین ۰

خدایا دوست دارم

خدایا خیلی خیلی خیلی دوست دارم، ای کاش اونقدر قدرت داشتم که بتونم حداقل با عمل این حرف رو اثبات کنم... خداجون کمکم کن که بتونم این حرف خودم رو ثابت کنم...
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

باران که میبارد تو در راهی ...

میگن باران که میبارد تو در راهی...
آریالاجون دروغ میگن... بارون نمیتونه پاک کنه نجاست روی زمین رو چیزی که میتونه پاک کنه خودتی... خودت هستی که باید بیای و پاکمون کنی...


منبع : متن دیدگاه در وبلاگ مقرموعود


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نقطه ثقل ایران | سلام رهبرم

سلام رهبرم
سلام عزیز تر از جانم
میدونی آقا جون حتی دشمنات هم اعتراف دارن که نقطه ثقل ایران تویی
دشمنات هم میدونند که اگه تو نباشی ایران میشه مثل سوریه
ایران میشه پر از هرج و مرج های داخلی و خارجی
اما احمق هایی که اسم روشنفکر بودن رو خدشه دار کردند، بدون اینکه کوچیک ترین فهمی داشته باشن، میخوان که تو نباشی... لعنت بر هرچی آدم نفهم هست...
رهبرم از خدا خواستم که از عمر من کسر کنه و به عمر با ارزش تو اضفه کنه... آقا جون دوست دارم... خیلی خیلی خیلی خیلی دوست دارم منتهی هنوز لیاقت دیدار تورو از نزدیک نداشتم... یعنی میرسه روزی که من تورو از نزدیک ببینم و پشتت فقط دو رکعت نماز بخونم؟
امیدم به خداست تا این ارزوی من رو مستجاب کنه...
الهی آمین
موافقین ۰ مخالفین ۰

حب یار

سلام خداجون
راستش خداجون گفتم از این به بعد بیام اون نامه هایی که برات مینویسم توی دفتر خصوصیم و یا وبلاگ خیلی خیلی شخصیم رو اگه موضوعش خیلی محرمانه نباشه بیام اینجا بنویسم.. فکر کنم چیز قشنگی باید بشه...

راستش خدا جون میخوام پیشت اعتراف کنم.. راستش تو قلب من بجای اینکه حب و علاقه و عشق به تو زیاد باشه حب و علاقه به بنده هات بیشتره... البته نه اینکه اون بنده هات آدم های بدی باشنا نه جونمو میدم براشون.. بنده هایی هستن که جهان رو برای اون ها آفریدی... الان که من وجود دارم به خاطر اون ها هست.. تو که خودت میدونی منظورم 14 معصوم هستند.. اما خداجون هرچی باشن و هرچقدر که بزرگ باشند ، باز هم بنده و کوچیک تو هستند... نمیگم دوست ندارم که به اونا علاقه داشته باشما، نه... دوست دارم تورو بیشتر دوست داشته باشم وچون تورو دوست دارم اون بزرگوار هارو دوست داشته باشم...

اما خداجون چه کنم؟ چه کنم که حب و علاقه در صورت شناخت به وجود میاد.. در صورت ایمان به وجود میاد... ایمانی که حداقل وارد قلب شده باشه... نه اینکه من به تو ایمان نداشته باشما، نه... بلکه بیشتر میشه گفت بهت اعتقاد دارم تا ایمان... نمیدونم چجوری باید به مرحله ایمان واقعی برسم... ایمانی که مثل عمار با گوشت و خون من یکی شده باشه... دوست دارم به مرحله ای از ایمان برسم که به قول امام همه مومنین علی (ع) هرجارو که میبینم تورو ببینم...

باهم که تعارف نداریم خداجون، نمیخوام ایمان به غیب داشته باشم... میخوام تورو تو قلبم حس کنم ، ببینم و بو کنم... کم نبودن ادمایی که به این مرحله رسیدن ، آدمایی که با چشم تو میبینند و با گوش تو میشنوند ، با زبان تو سخن میگن ، با دست و پای تو حرکت میکنند و...

خدایا لازمه ایمان شناخت هست، پس اونقدر خودتو به من بشناسون که اصلا از عشقت دیوونه بشم... خدایا قلبم رو به سوی خودت بچرخون تا عاشقت باشم...
دوست دارم خدایا دوست دارم خدایا دوست دارم خدایا

یا مقلب القلوب و البصار ، یا مدبر الیل و النهار ، یا محول الحول و الاحوال ، حول حالنا من الاحسن الحال
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رمضان امد و من نیامدم

خدایا به خودت قسم انتظار من از ماه رمضان این نبود..
خدایا خودت که شاهدی ولی... ولی ضعیفم به خدا ضعیفم... خدایا توی ماه تو هستم ولی حتی تکون نخوردم که هیچ پایین تر هم اومدم..
خداجون توی ماهی که نفس کشیدن مناجات هست، من به اوج ذلالت دارم میرم..
نمیگم تو مقصری.. نه خداجون مقصر که من هستم.. ولی خب چی میشه تو از سر تقصیر من بگزری؟ هرچند که میدونم اگر کسی مثل من باشه نمیتونه گناه و تقصیر شخصی مثل خودم رو ببخشیه.. ولی تو که مثل من نیستی... تو خدایی و من بنده.. تو رحمانی ولی من چی؟ خدا جون منو ببخش..
موافقین ۰ مخالفین ۰

خجالت بکش احمق

خجالت بکش احمق
خجالت بکش مرتضی
خجالت بکش
به خدا قسم آقات داره برات خون گریه میکنه...

حتی اشک نمیریزی برای آقات... اصلا اشک بخوره تو مغز سرت... چرا اینقدر گناه میکنی؟ چرا دلت اینقدر سنگ شده؟
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بروز رسانی وبلاگ

وبلاگ خودم رو بروز کردم، بازدیدکننده ها کمتر شدن :دی
موافقین ۰ مخالفین ۰

به مناسبت سفر

به مناسبت این سفر رفتن تمام سعیم رو میکنم که وبلاگم رو تا امروز به مرحله جدید برسونم و تغییرات رو توش اعمال کنم..

دوستان فقط بگم که اگه وبلاگ به صورت جدید اجرا بشه دیگه اینجا بروز نمیشه.. چون تصمیم دارم توی همون وبلاگ بنویسم.. مثل یه وبلاگ نویس معمولی. مولتی بلاگینگ یه جورایی دلچسب نیست.. من وبلاگ نویس های بزرگی رو میشناسم که همه مطالبشون رو فقط توی یک وبلاگ مینویسند.. برای همین دیگه این وبلاگ بروز نخواهد شد...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حلالم کنید

اگه رفتم و برنگشتم به هر دلیلی یه لطف بزرگ کنید در حق من و حلالم کنید. سفر هست و هزار و یک خطر...
موافقین ۰ مخالفین ۰

سرزمین نور

امشب قراره برم سفر..
سفر به سرزمین عشق
سفر به سرزمین نور
سفر به سرزمین شهدا
سفر به شلمچه گرانبها
موافقین ۰ مخالفین ۰

توییتری بازنشسته

سلام، دوستان من از توییتر خداحافظی کردم، ولی تصمیم گرفتم که همه مطالب اونجا رو توی یک وبلاگی نو قرار بدم.. یه چند هزار تا مطلب هست.. که وقتی وبلاگ تکمیل شد میزارم پابلیش میکنم..
موافقین ۰ مخالفین ۰

وبلاگ نویس زنده

دوباره زنده شدم من... به خواست خدا دارم اولین مقالمو بعد یک سال مینویسم...
موافقین ۰ مخالفین ۰