ریز نوشت

مطالب کوتاه از مرتضی نظری

۹ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

امشب چقدر زیباست

چقدر امشب زیباست، بسیار بسیار بسیار منتظر امشب بودم، منتهی امیدوارم که بتونم ازش استفاده کنم... من شب قدر رو خیلی دوست دارم. خیلی خیلی خیلی خیلی دوست دارم...
خداجون کمکم کن که بتونم بهترین استفاده رو از این شب گرانبها بکنم
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خدایا تورو میخوام

خدایا
ای خدای خوبم، سلام ؛
خداجون دلم تورو میخواد، خداجون دلم آشفته بازاره... خداجون آرومم کن؛ که تنها یاد تو آرامش دهنده قلوب هست..
دوست دارم دوست دارم
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سرباز آقا

خدایا ، ای خدای خوب مهربون من
به آقای خوبم خیلی علاقه دارم ، دوست دارم سربازش باشم، هرچند کار زیادی از من بر نمیاد ، ولی همین قدری هم که بلدم رو میخوام باری آقای خوبم خرج کنم خودم رو.. من که استعداد خاصی ندارم... تنها کاری که فعلا از دستم بر میاد اینه که وبلاگ نویسی کنم، وبلاگ نُون و قلم رو هم راه انداختم کمکم کن که بتونم توی این وبلاگ مفید واقع بشم... کمکم کن که حضورم توش دائمی باشه نه موقتی.. به قول جابر که این بیماری در من هست که هر از چند گاهی وبلاگم رو فعال کنم و دیگه نیام روش.. ولی خدایا میخوام به کمک تو ایندفعه از پس این بیماری بر آم ...
وعجل فرجهم
موافقین ۰ مخالفین ۰

خدایا دوست دارم

خدایا خیلی خیلی خیلی دوست دارم، ای کاش اونقدر قدرت داشتم که بتونم حداقل با عمل این حرف رو اثبات کنم... خداجون کمکم کن که بتونم این حرف خودم رو ثابت کنم...
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

باران که میبارد تو در راهی ...

میگن باران که میبارد تو در راهی...
آریالاجون دروغ میگن... بارون نمیتونه پاک کنه نجاست روی زمین رو چیزی که میتونه پاک کنه خودتی... خودت هستی که باید بیای و پاکمون کنی...


منبع : متن دیدگاه در وبلاگ مقرموعود


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نقطه ثقل ایران | سلام رهبرم

سلام رهبرم
سلام عزیز تر از جانم
میدونی آقا جون حتی دشمنات هم اعتراف دارن که نقطه ثقل ایران تویی
دشمنات هم میدونند که اگه تو نباشی ایران میشه مثل سوریه
ایران میشه پر از هرج و مرج های داخلی و خارجی
اما احمق هایی که اسم روشنفکر بودن رو خدشه دار کردند، بدون اینکه کوچیک ترین فهمی داشته باشن، میخوان که تو نباشی... لعنت بر هرچی آدم نفهم هست...
رهبرم از خدا خواستم که از عمر من کسر کنه و به عمر با ارزش تو اضفه کنه... آقا جون دوست دارم... خیلی خیلی خیلی خیلی دوست دارم منتهی هنوز لیاقت دیدار تورو از نزدیک نداشتم... یعنی میرسه روزی که من تورو از نزدیک ببینم و پشتت فقط دو رکعت نماز بخونم؟
امیدم به خداست تا این ارزوی من رو مستجاب کنه...
الهی آمین
موافقین ۰ مخالفین ۰

حب یار

سلام خداجون
راستش خداجون گفتم از این به بعد بیام اون نامه هایی که برات مینویسم توی دفتر خصوصیم و یا وبلاگ خیلی خیلی شخصیم رو اگه موضوعش خیلی محرمانه نباشه بیام اینجا بنویسم.. فکر کنم چیز قشنگی باید بشه...

راستش خدا جون میخوام پیشت اعتراف کنم.. راستش تو قلب من بجای اینکه حب و علاقه و عشق به تو زیاد باشه حب و علاقه به بنده هات بیشتره... البته نه اینکه اون بنده هات آدم های بدی باشنا نه جونمو میدم براشون.. بنده هایی هستن که جهان رو برای اون ها آفریدی... الان که من وجود دارم به خاطر اون ها هست.. تو که خودت میدونی منظورم 14 معصوم هستند.. اما خداجون هرچی باشن و هرچقدر که بزرگ باشند ، باز هم بنده و کوچیک تو هستند... نمیگم دوست ندارم که به اونا علاقه داشته باشما، نه... دوست دارم تورو بیشتر دوست داشته باشم وچون تورو دوست دارم اون بزرگوار هارو دوست داشته باشم...

اما خداجون چه کنم؟ چه کنم که حب و علاقه در صورت شناخت به وجود میاد.. در صورت ایمان به وجود میاد... ایمانی که حداقل وارد قلب شده باشه... نه اینکه من به تو ایمان نداشته باشما، نه... بلکه بیشتر میشه گفت بهت اعتقاد دارم تا ایمان... نمیدونم چجوری باید به مرحله ایمان واقعی برسم... ایمانی که مثل عمار با گوشت و خون من یکی شده باشه... دوست دارم به مرحله ای از ایمان برسم که به قول امام همه مومنین علی (ع) هرجارو که میبینم تورو ببینم...

باهم که تعارف نداریم خداجون، نمیخوام ایمان به غیب داشته باشم... میخوام تورو تو قلبم حس کنم ، ببینم و بو کنم... کم نبودن ادمایی که به این مرحله رسیدن ، آدمایی که با چشم تو میبینند و با گوش تو میشنوند ، با زبان تو سخن میگن ، با دست و پای تو حرکت میکنند و...

خدایا لازمه ایمان شناخت هست، پس اونقدر خودتو به من بشناسون که اصلا از عشقت دیوونه بشم... خدایا قلبم رو به سوی خودت بچرخون تا عاشقت باشم...
دوست دارم خدایا دوست دارم خدایا دوست دارم خدایا

یا مقلب القلوب و البصار ، یا مدبر الیل و النهار ، یا محول الحول و الاحوال ، حول حالنا من الاحسن الحال
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رمضان امد و من نیامدم

خدایا به خودت قسم انتظار من از ماه رمضان این نبود..
خدایا خودت که شاهدی ولی... ولی ضعیفم به خدا ضعیفم... خدایا توی ماه تو هستم ولی حتی تکون نخوردم که هیچ پایین تر هم اومدم..
خداجون توی ماهی که نفس کشیدن مناجات هست، من به اوج ذلالت دارم میرم..
نمیگم تو مقصری.. نه خداجون مقصر که من هستم.. ولی خب چی میشه تو از سر تقصیر من بگزری؟ هرچند که میدونم اگر کسی مثل من باشه نمیتونه گناه و تقصیر شخصی مثل خودم رو ببخشیه.. ولی تو که مثل من نیستی... تو خدایی و من بنده.. تو رحمانی ولی من چی؟ خدا جون منو ببخش..
موافقین ۰ مخالفین ۰

خجالت بکش احمق

خجالت بکش احمق
خجالت بکش مرتضی
خجالت بکش
به خدا قسم آقات داره برات خون گریه میکنه...

حتی اشک نمیریزی برای آقات... اصلا اشک بخوره تو مغز سرت... چرا اینقدر گناه میکنی؟ چرا دلت اینقدر سنگ شده؟
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰