خب جایی براب گفتن این حرف ها نداشتم.. بهترین جا فکر کنم اینجا باشه که کسی نبینه... حالا شاید فقط جای خوبی باشه و بهترین نباشه...

یه حسی بهم میگه که تورو ببخشم، اخه چجوری؟ میگه همون‌جوری که انتظار داری خدا ببخشه تورو، ولی من که خدا نیستم، من یه ادمم، چرا باید کسیو که اینگونه خیانت کرد رو ببخشم؟

اگر نبخشی خیری بهت میرسه؟ خب دوست دارم متلاشی شدن زندگیشو بببنم... بیا الان فرض کن که نابود شد بخاطر آهی که کشیدی... پشیمونی رو هم تو چشماش دیدی، حالا چی؟ نمیدونم... توکه کینه ای نیستی و نبودی... میدونی رفتنش چقدر روم فشار ایجاد کرد؟ میدونی چقدر گناه کردم با رفتنش؟اره میدونم...

امیدوارم عاقبتش بخیر باشه و همنشین مومنات

حالا هرچی که این بین براش اتفاق افتاد یا نیفتاد پای خودش...

میبخشم، ولی فراموش نمیکنم که چه بلایی سر من آورد..‌