خدایا ، ای خدای خوب مهربون من
به آقای خوبم خیلی علاقه دارم ، دوست دارم سربازش باشم، هرچند کار زیادی از من بر نمیاد ، ولی همین قدری هم که بلدم رو میخوام باری آقای خوبم خرج کنم خودم رو.. من که استعداد خاصی ندارم... تنها کاری که فعلا از دستم بر میاد اینه که وبلاگ نویسی کنم، وبلاگ نُون و قلم رو هم راه انداختم کمکم کن که بتونم توی این وبلاگ مفید واقع بشم... کمکم کن که حضورم توش دائمی باشه نه موقتی.. به قول جابر که این بیماری در من هست که هر از چند گاهی وبلاگم رو فعال کنم و دیگه نیام روش.. ولی خدایا میخوام به کمک تو ایندفعه از پس این بیماری بر آم ...
وعجل فرجهم