شهر قیامت

به شهر قیامت مرو تنگ دست / که وجهی ندارد به حسرت نشست

696

چه عدد سختی هست 696 ... آخه مجبوری بعد از 696 روز رابطه اونو یکهو تبدیل کنی به خاطره...

یکی از اینها

فقط دو راه انتخاب داری؛مرگ یا شهادت... حال کدام یک؟

عیبی نداره

عیبی نداره ما هم خدایی داریم...

حفظ ایمان

تازه میفهمم چرا وقتی تو بودی برام حفظ ایمان و نگه داشبن سوی چشم از نامحرم برام اینقدر آسون بود... آخه چشام فقط تورو میدید.. غیر تو براش جلوه ای نداشت.. شاید نمیدونستی ولی بهترین نگهبان برای چشام بودی... اما الان که نیستی هر کس و ناکسی برا چشام جلوه گری میکنه... خیلی سخته برام...خیلی...

قدم زدن

حتی فکرشم نمیکردم قدم زدن به تنهایی توی مسیری که همیشه با هم بودیم تا این حد سخت باشه...

ترس

این روز ها میترسم بگویم " الهم عجل لولیک الفرج " همان ترسی که مختار را از امضا زدن زیر دعوت نامه کوفیان باز داشت...

آن روز

ای خوش آن روز کزین منزل ویران بروم /\ رخت بر بندم و تا ملک سلیمان بروم

بسازی یا بسوزم

به آهی گنبد خضرا بسوزم /\ جهان را جمله سرتا پا بسوزم
بسوزم یا که کارم را بسازی /\ چه فرمایی بسازی یا بسوزم

مه دل

مه دل شیشه | دنیا سنگه

دل من شیشه ای هست | دنیا جنسش سنگه

جالبی فیلم ها...

جالبی فیلم ها اینجاست که هر کس هر کسو خواست باهم ازدواج میکنند...نه آزمایش خونی،نه مخالفت شدید خانواده ای نه هیچ مشکل دیگه ای... یا ما استثنایی هستیم یا اینکه اون نویسنده ها و کارگردان ها کورند و فقط یک دست آدم رو میبینند..
همه فیلم ها حتی اگه بد شروع بشن عالی تموم میشن..حتی اگر اکشن باشند آخرش عشقی تمام میشن..اگه طنز هم باشن باز عشقی تمام میشن..اگه عشقی هم باشن که فبها..
حق دارم که زیاد فیلم نمیبینم.. همشون مقرضانه دارند زخم به دل ها میزنند...